سیزده بدر/ پایانی شاد بر نوروز و آغازی سبز بر سالی دگر
این بهار نو رسیده، سبزههای نودمیده، این چمن، این لاله، این گل، این غزالان رمیده همه میخوانندت به آواز بلند.
آب و آیینه، سبزه و چمن ، عطر و شمیم نوروزی، باغ و بستان و دمن در سیزدهمین روز سال نو بر اساسی سنتی دیرین و دلنواز با روح و جان آدمی پیوند میخورد.
آنگونه که اگر نبود سیزدهمین روز سال شاید بسیاری از خانوادههای امروزی با زندگی ماشینی وهزاران مشغله در سر همان سالی یکبار را هم به دامن سبزه و طبیعت و دشت نمیرفتند و چه بسا با آن بیگانه میشدند.
سیزدهبدر نقطه اوج و پایان نوروز در شروع سال نو است.
همه باور دارند که باید این روز خارج از خانه و چهاردیواری در فضای سبز و باز دشتها و خارج از چارچوبها و شیوههای تکراری زندگی بود.
دشتها و بوستانهای شهری ، کوه و دشت، ییلاقها و تفریحگاههایی که به نوعی باسبزی سبزه،روشنایی آب و آبی آسمان و صفای بهاری پیوندی دارد مملو از مردمانی است که آمدهاند تا سیزده نوروز خود را با این زیباییها در کنند.
سیزده بدر سنتی قدیمی است که با نوروز پیوندی ناگسستنی دارد و در آن عجین شده است.
روزی که بسیاری آن را نحس میدانند و معتقدند برگزاری این مراسم در سیزدهمین روز سال نو به جهت گذراندن نحسی سیزده است.
حال آنکه در متون باستانی هیچگاه سخن از ? ???و نحوست آن نرفته است و چنین دیدگاهی به مرور در طول تاریخی در ذهن مردم جای گرفته است.
سیزدهمین روز فروردین هماره با سبزی و طبیعت گره خورده و مردم منطقه خراسان نیز چون بسیاری از ایرانیان در آغاز سال به نوعی از آن نحوستی که در طول قرنها به مرور در اذهان جای گرفته فرار میکنند که به آن سیزده بدر میگویند.
ابوریحان منجم و ریاضی دان ایرانی معتقد است: سیزده هر ماه "تیر روز" نام دارد" و سیزده فروردین متعلق به تیر ایزد باران است و بدان جهت مردم به طبیعت میروند و از خدای باران طلب سال پر باران و برکت میکنند.
در واقع سیزده در نزد ایرانیان خجسته است آنگونه که در گذشته آن را روز خیر و برکت میدانستند که این خود بیانگر صمیمیت و فرخندگی روز سیزده و نمادی دیگر از شکرگزاری و حق شناسی ایرانیان به درگاه ایزد است.
زیرا روی آوردن آنان به دامن طبیعت نه به مفهوم دوری جستن آنان از زندگی و حقیقت آفرینش که به مفهوم ایجاد ارتباط با خالق هستی و شناختی صادقانه از قدرت اوست.
در هر صورت بر اساس سنت، ایرانیان در این روز غم و غصه و خمودگی را ناپسند و مذموم میدانند و همه اهل فامیل و خانوادهها و دوستان در کنار هم به دامن طبیعت میروند.
در گوشه گوشه خراسان رضوی هم آداب و آیینهای خاص این روز وجود دارد، در این میان علاوه بر خروج از خانه و تهیه خورد و خوراک به صورت گروهی و جمعی، برپایی مسابقات کشتی در میدان مرکزی روستا و اماکن خاص یکی از آیینهای خاص این روز است.
در این روز در مناطق روستایی، نوازندگان محلی به همراه مردم به صحرا میروند با آنان به جشن و پایکوبی پرداخته و این تفریح را حال و هوایی دیگر میبخشند.
"رقص چوب دست جمعی" در شهرستانها و مناطق روستایی استان، "زنجیربازی"، مسابقه اسب سواری و کشتی محلی به همراه نواختن ساز و دهل از سرگرمیهای مردم در این روز است.
زیارتگاه ها،ییلاقات و مناطق خوش آب و هوایی چون آبگرم معدنی فردوس، اخلمد، میامی، خواجه اباصلت و خواجه مراد، طرقبه، شاندیز، زشک، خیام و عطار ، قدمگاه و مانند آن جای سوزن انداختن نیست.
مردم با حضور در این مناطق زیبا، آرام و لطیف ،همه سختیها و ناراحتیهای سال گذشته را به فراموشی سپرده و با باطل کردن نحوست این روز با محبت، صفا و دوستی سالی خوب را آغاز میکنند.
این روز پایان بازیها، مراسم و فعالیتهای گروهی و اجتماعی مردم در ایام نوروز است مردمی که سنتهایشان از دید و بازدیدهای نوروزی تا مسابقات اسب سواری و کشتی سنتی سیزده و مانند بیش از هر زمان دیگر بیانگر پیوند، اتحاد، دوستی و محبتشان به یکدیگر است.
آنان که در محدوده منطقه خود اماکن زیارتی دارند میکوشند بدانجا رفته و سیزده را در کنار اماکن مطهر و زیارتی بگذرانند تا این روز و روزهای بعد آن در جوار این اماکن محترم به حرمت آنها به خوبی رقم بخورد.
در این میان کودکان به بازیهای خاص محلی چون توشلهبازی (تیله بازی) ، جوزآرا(گردوبازی) و هفت سنگ ، زو و مانند آن پرداخته و در این میان هر آنکه حاجتی دارد سبزه گره میزند که تا گرهای از زندگیش گشوده شود.
مردم بر اساس سنتی برجای مانده از گذشتگان در پایان سیزده بدر قبل از غروب آفتاب، پس از نیت کردن سبزه گره میزنند و معتقدند زمانی که آن گره باز شود مشکلی از زندگیشان حل خواهد شد.
اما این روزها گره زدن سبزه به نام دختران دم بخت شهرت یافته چنانکه در قدیم رسم بود سیزده بدر دخترهای دم بخت، برای باز شدن بختشان سبزه گره می زدند و معتقد بودند که تا سیزده بدر آینده حاجت آنها روا خواهد شد.
گره زدن سبزه ریشه در تاریخ دارد گویند در ایران باستان فرزندان کیومرث (اولین بشر در اعتقاد ایرانیان باستان) به هنگام ازدواج چون هیچ مراسم خاصی وجود نداشت دو شاخه نازک درخت را به هم تابیدند.
علاوه بر این مردمان این دیار چون دیگر ایرانیان سبزههای عید را که بدان سفرههای عیدشان را زینت داده و سبز کرده بودند پس از ? ???روز با خود به دامن طبیعت برده و در سبزی بیکران طبیعت به آب داده تا بدان،هر آنچه غم و غصه و ناشادی و ناخوشنودی است به آبی و زلالی آب برده شود و زلال گردند.
گذشته از این آیینها از جمله مراسم خاص شمال خراسان رضوی و شمالی در این روز "کشتی با چوخه" است که در شهرهایی چون اسفراین، قوچان، شیروان، بجنورد طرفداران زیادی دارد و تاکنون شاهد برخاستن پهلوانان بزرگی از میان آنها بوده و هستیم.
این ورزش در سیزدهمین روز سال به صورت مسابقه برگزار شده و پهلوان سال در آن مشخص میشود.
امروز این مراسم با وجود همه تغییرات در آیین ها، همچنان به قوت خود باقی است و هنوز هم کشتی "باچوخه" با نام خراسان پیوندی ناگسستنی دارد.
در این مناطق تعدادی از کشتی گیران و چوخه کاران شهرهای مجاور دور هم جمع شده و در میان ابراز احساسات مردم به رقابت میپردازند.
اما آنچه این رقابتها را جذابیت خاصی میبخشد آهنگهای زیبا و موسیقی محلی است که هیجان رقابت را بالا میبرد.
کشتیگیران با لباسهای خاص چون شلواری مخصوص تا زانو که تا میزنند تا به ران میرسد، روپوش چوخه که بدون آستین است و شالی که به کمر بسته میشود دو به دو به مدت ده دقیقه بدون وقفه به رقابت پرداخته و چنانچه در این فاصله، کشتی به نتیجه نرسد چوخهکاران بعد از دو دقیقه استراحت پنج دقیقه دیگر به رقابت میپردازند.
بنا بر عرف و رسم منطقه، جایزه پهلوانی که حریف را به زمین بزند یک راس قوچ است.
در برخی از این مناطق از جمله اسفراین که در خراسان شمالی است این مراسم با یک روز تاخیر در چهاردهم فروردین ماه برگزار شده و طی آن پهلوانان منطقه و شهرهای دیگر استان در محل "چشمهزینلخان" پنجه در پنجه یکدیگر افکنده و در پایان به پهلوانان برتر هدایایی چون اسب، قوچ، قالی، پشتی، پتو و قند داده میشود.
در این میان طایفهای سبزواری به نام رامشینیها که فقط در یک روستا متمرکز نیستند و دایم در ییلاق و قشلاق به سر میبرند مراسمی خاص دارند.
آنان در سیزده بدر از روستا خارج شده و عصر این روز در میدان روستا مراسم کشتی آغاز میشود و جوانان به رقابت با یکدیگر میپردازند بعد از تعیین برندهها، مبارزه پرشورتری میان قهرمان آغاز میشود تا قهرمان نهایی مشخص شود.
این فرد، پهلوان نامیده شده و تا سال بعد در همین زمان پهلوان باقی میماند.
سال بعد در همین روز اگر او نتواند در مقابل حریفان قدیمی و جدید از این عنوان خود دفاع نماید این عنوان به فرد دیگری که بر همه کشتیگیران پیروز شود داده خواهد شد.
خلاصه آنکه این روز با این شادیها، بازیها و آداب خاص، روحی تازه و امیدی دوباره در مردمان میدمد تا زندگی نویی سرشار از سبزی و خرمی را در سالی زیبا آغاز کنند
لیست کل یادداشت های این وبلاگ